راه نشاط

خدایا کمک کن، در اوجی که حق من است پرواز کنم.

راه نشاط

خدایا کمک کن، در اوجی که حق من است پرواز کنم.

سلام خوش آمدید. من یک مرد چهل و پنج ساله هستم و شکر خدا در حد خود موفق. متاهل و دارای دو فرزندم. تحصیل کرده هستم. در یک اداره دولتی کارمی کنم و کار آزاد کوچکی هم دارم. تدریس هم یکی از کارهایی است که انجام می دهم. در طول بیش از بیست سال تدریس، کلاس های من بیش از پنج هزار شرکت کننده داشته است. تدریس من در زمینه مباحث مدیریتی است.
من دچار مشکل اختلال اضطرابی و به طور دقیق تر وسواس فکری هستم که البته در حد متوسطی مرا می آزارد نه خیلی شدید و نه خیلی خفیف ولی سابقه زیادی دارم شاید حدود چهل سال سابقه وسواسی که البته گاهی آزارش بیشتر بوده و گاهی خیلی خفیف. می خواهم بوسیله نوشتن آرامش داشته باشم، تبادل تجربه کنم و سکویی برای پرواز خود و شاید هم همدردی دیگر ایجاد کنم. پس نه ادعا مشاوره دارم و نه چیزی از پزشکی می دانم. نامی که انتخاب کرده ام مستعار است. در حقیقت دوست دارم امید باشم و برای خودم و دیگران و نشاط آور. پس هر گونه تشابه اسمی تصادفی است.

آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

شهید والا مقام مطهری در کتاب آشنایی با قرآن جلد یک، مطلب بسیار عالی دارند، که نشان می دهد دل ماست که راه را به ما نشان می دهد. ایشان در این زمینه حدیثی با این مضمون از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله با این مضمون نقل می کنند:

پیامبر در جواب کسی که سؤال کرده بود « بِرّ » (نیکی) چیست، جواب داد اگر تو واقعا بدنبال « بِرّ » هستی، آنگاه که قلبت به چیزی آرام می گیرد و وجدانت آسوده می شود بدان که آن « بِرّ » است. ولی آنگاه که به چیزی راغب هستی آما دلت آرام و قرار نمی گیرد مطمئن باش که آن اثم است.

نکته جالب این است نظر شهید این که است که: «دل که فاسد شد دیگر از عقل کاری که نمی آید هیچ، خود تبدیل به زنجیر بزرگتری بر دست و پای انسان می شود»

نکته بسیار مهمی که در این گفته آقای مطهری دیده می شود این است که دل پاک راهنمای انسان است و نکته مهم دیگر این است که اگر دل نا پاک شد از عقل هم کاری بر نمی آید.

البته این حقیر توصیه می کنم مطلب را بصورت کامل از کتاب ایشان که از اینجا قابل دانلود است مطالعه بفرمایید. ایشان این مطلب را در صفحات پایانی کتاب آشنایی با قرآن جلد اول با عنوان خصوصیات قلب ذکر فرموده است.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

استراتژی های من

  • من باید در تزکیه و پاکی خود کوشا باشم. من در سال جاری سعی می کنم بر عمل و عمل گرایی متمرکز باشم. کاری که یاد گرفته ام خوب است انجام می دهم و کاری که یاد گرفته ام بد است انجام نمی دهم.
  • زمانی به بهترین و جه از دنیا بهره مند می شوم که آنرا به چشم وسیله ای برای رسیدن به اهداف والای خود بدانم.
  • من هرگز خود را از تفریحات سالم محروم نمی کنم چرا که اسباب نشاط و تلاش را برای من امکان پذیر می سازد.
  • برای دنیا چنان تلاش می کنم که گویی جاویدان خواهم بود و برای آخرت چنانم که گویی فردا به دنیای دیگر مسافرم.
  • من فقط امروز را غنیمت می دانم. گذشته کشته است و آینده نیامده.
  • مشکلاتی در زندگی من وجود دارد که من نمی توانم آنها را حل کنم به نظرم این مشکلات به این خاطر وجود دارند که چیزی به من بیاموزند و اگر نباشند من به مشکلاتی بزرگتر دچارمی شوم پس آنها را می پذیرم و با استفاده از آنها برای پیدا کردن راه درست زندگی می کوشم.
  • من باید حتی المکان، همیشه و همه جا در هر شرایطی با نشاط فعال شاد و آرام باشم و هرگز در انتظار زمانی برای خوشبختی نباشم. خوشبختی در مسیر زندگی است.
  • من تلاش می کنم فرد خوش اخلاقی باشم و طوری رفتار کنم که هر کس مرا دید لبخند بزند همچنین من سعی می کنم حتی المکان عصبانی نشوم در صورت عصبانی شدن خشم خود را کنترل کنم. من دیگران را می بخشم و از هیچ کس کینه ای به دل نمی گیرم.
  • من به وسیله یادآوری و شکر نعمت هایی که دارا هستم و دوری از تمرکز بر محرومیت ها و گرفتاری های خود، حس خوشبختی را در خود ایجاد می کنم.
  • من سعی می کنم هر روز یک نفر را مسرور سازم. خصوصا نزدیکانم را.
  • من انسانی بزرگ و ارجمند هستم و باید با خود و دیگران رفتاری در خور این ارجمندی و بزرگی داشته باشم.
  • من هر روز به بررسی مزایا و اشکالات اخلاقی و رفتاری خویش می پردازم.
  • من حتی برای رسیدن اهداف خود، اقتصاد را در زندگی خود سر لوحه امور قرار می دهم.
  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

سرزنش

چه کار بدی است سر زنش خودمان و دیگران. گذشته باید رها شود. گذشته در دست ما نیست تمام شد و رفت. فقط می توانیم درس بگیریم. همین و همین. اگر اشتباه کرده ام خوب سعی می کنم جبران کنم. هر اشتباهی راهی برای جبران دارد. همان که می توانم الان انجام  می دهم. چیزی که ما در واقع داریم زمان حال است نه دیروز و نه فردا. 

با دیگران هم همینطور باید باشم. سرزنش خودم و دیگران ممنوع. به هر حال دنیا دنیاست و همانگونه که باید باشد هست.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

کودکی در بزرگی

آدم وقتی بزرگ می شود می فهمد کودکی چقدر خوب بوده و الان چقدر به آن نیاز دارد. الان من کارتون شاد نگاه می کنم و پسرم فیلم های سینمایی جدی.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

انسان برای روزمرگی ساخته نشده است. انسان ساخته نشده که بخورد بخوابد و کار کند. انسان باید امروزش با فردایش تفاوت کند. باید خودش تفاوت کند نه مال و اموالش و ماشینش. اگر چنین نکند توانمندی هایش هدر می رود و همان استعداد ها و توانمند ها ست که او را می آزارد.

اعتقاد من این است که وسواس فکری نشان دهنده استفاده نا مناسب از توانمندی های فکری است. توان تحلیل، استعداد رویا پردازی و تفکر، وقتی در خدمت تکامل من نباشد در راه آزار من فعال می شود.

شهید مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام بخش کار و تمرکز قوّه خیال‌ صفحه 275» فرموده است:

«انسان یک نیرویی دارد و آن این است که دائماً ذهن و خیالش کار می‌کند. وقتی که انسان درباره مسائل کلی به‌طور منظم فکر می‌کند که از یک مقدمه‌ای نتیجه‌ای می‌گیرد، این را می‌گوییم تفکر و تعقل. ولی وقتی که ذهن انسان بدون اینکه نظمی داشته باشد و بخواهد نتیجه گیری کند و رابطه منطقی بین قضایا را کشف نماید، همین‌طور که تداعی می‌کند از اینجا به آنجا برود، این یک حالت عارضی است که اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان می‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:

النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک..

یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول می‌کند.

یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی‌شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌کنم، اگر روی طاقچه‌ای یا در جعبه‌ای بگذارم طوری نمی‌شود. ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می‌خواهد وادار می‌کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌شود؛ در رختخواب فکر می‌کند، در بازار فکر می‌کند، همین‌طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می‌کشد و جذب می‌کند و به او مجال برای فکر و خیال باطل»

کتاب از سایت «بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مرتضی مطهری» قابل دریافت است.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

مقدار زیادی از عمر من تلف شد برای زمانی که انتقاد کردم. از پدر و ماردم از دولت از مدیرم و از همه. الان یاد گرفتم که اینجا که ما زندگی می کنیم اسمش دنیاست و باید همین طور باشد.

نمی دانم ما دنیا را با کجا می مقایسه می کنیم که فکر می کنیم باید طور دیگری باشد. بعضی وقتها فکر می کنم شاید ما هم در بهشتی که حضرت آدم علیه السلام اول در آن بوده حضور داشته ایم. البته برخی می گویند بهشت نبوده به هر حال من دقیقا نمی دانم کجا بوده ولی حتما جای خیلی خوبی بوده. به هرحال من فکر می کنم شاید ما هم آنجا حضور داشته ایم و وضع آنجا در حافظه ما وجود دارد و دایما شرایطی که در این دنیا داریم با آنجا مقایسه می کنیم و دایما می گوییم این باید اینطور باشد آن باید آنطور باشد.

نه خیر دنیا همین طور که هست باید باشد وگرنه اسمش دنیا نبود.

من باید تشخیص دهم چه کاری از دستم بر می آید و بعد عمل کنم. زیبایی های زیادی هست که باید از آن لذت ببریم و مشکلات زیادی هست که می توانیم برای برخی از آنها راه حلی پیدا کرده و مشکلات را حل کنیم. وظیفه من این نیست که دایما ایراد بگیرم وظیفه من این است ببینم با امکاناتی که هست چه کاری می توانم برای خودم خانواده ام و جامعه انجام دهم. 

اگر اینطور باشد من به جای اینکه حرف بزنم عمل می کنم.

از قدیم هم گفته اند دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

گاهی اوقات باید چیدمان زندگی تغییر کند. اینطور نیست که اگر شما تصمیم گرفتی از فردا صبح زود بیدار شوی تنها مشکلت تنظیم زنگ ساعت موبایل باشد. خیر. اگر شما همیشه ساعت هفت بیدار می شدید و حالا می خواهید ساعت پنج بیدار شوید باید زودتر بخوابید و اگر بخواهید زودتر بخوابید. پس باید برخی کارها را زودتر انجام دهید یا انجام ندهید. مشکل دیگر این است که ممکن است لازم باشد اعضای خانواده نیز با شما هماهنگ شوند و خیلی مسایل دیگر باید جابجا شود که شما به جای ساعت هفت ساعت پنج بیدار شوید. 

همه زندگی همین است. برای لاغر شدن کم خوردن مشکلی را حد نمی کند. باید سبک زندگی تغییر کند. فردی مثل من که بیش از بیست سال سیگار کشیده باید خیلی چیزهای را در سبک زندگیش تغییر دهد تا سیگار کاملا از زندگی او بیرون رود. وزن را کم کردن و سیگار را ترک کردن ممکن است ولی متناسب ماندن و برای همیشه سیگار نکشیدن کار راحتی نیست. نیاز به تغییرات اساسی تری دارد.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

مارک تواین گفته:

“There isn't time, so brief is life, for bickerings, apologies, heartburnings, callings to account. There is only time for loving, and but an instant, so to speak, for that.”

ترجمه فارسی پیدا نکردم خودم اینطور ترجمه کردم:

زندگی کوتاه تر از آن است که برای مجادلات، عذر خواهی و دل شکستن ها صرف شود. فقط وقت کوتاهی وجود دارد برای عشق و گفتاری عاشقانه.

حرف عجیبی است و بسیار عمیق. حرفی است که آدمی، درد کشیده آن هم به سن و سال من آن را می فهمد. انسان روزی می فهمد که هیچ چیز به اندازه عزیزانش اهمیت ندارد.
اگر الان با عزیزانت رابطه خوبی داری و از آن لذت می بری بدان که هیچ چیز نباید آنرا به هم بزند و اگر این رابطه را نداری، آنرا بدست بیاور و بدان که اگر همه چیز را فدای این هدف کنی ضرر نکرده ای.
  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

تمرین تخیل مثبت

چیزی که دایما در فکر آن هستی جذب می کنی و به آن می رسی. من این موضوع را کامل تجربه کرده ام. به نظر من این واقعیت است و این واقعیت می تواند خوشحال کننده یا ترسناک باشد.
تجربه من این است:
یک: من به رسیدن به موضوعی را غیر ممکن می دانستم. نه من، بلکه خیلی های آنرا غیر ممکن می دانستند.
دو: ولی طالب آن موضوع بودم. و دایما در تخیلات خود، خودم را در حال داشتن آن موضوع تجسم می کردم.
سه: بدون اینکه متوجه باشم در طول سالها اعمال و رفتار من در جهت رسیدن به آن موضوع تنظیم شد.
چهار: من به آن موضوع رسیدم.
التبه مشکل اینجاست که این فرآیند در من به صورت هوشمندانه نبود. منظور این است که من این کارها و مراحل را بصورت کاملا ارادی و هوشمندانه انجام ندادم و دست آورد من در اثر این فرآیند واقعا چیز با ارزشی نبود و اگر از قبل با این فرآیند آشنا بودم، موضوعاتی دیگری را دنبال می کردم و به قول معروف چیز بزرگ تری از خدا می خواستم. 
و حالا برنامه من این است  که می خواهم از این موضوع استفاده هوشمندانه تری کنم. البته موضوع به این راحتی که فکر می کنید هم نیست و موانعی وجود دارد.
اولین مانع این است که چیزی را باید واقعا بخواهی. شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید که واقعا خواستن و طالب بودن به خودی خود، نعمتی ارزشمند است اکثرا نداریم. البته منظور خواستنی که در شان ما باشد.
حدیث ارزشمندی از وجود مبارک امیر المومنین علی علیه السلام نقل می کنند که: ارزش هر انسانی به قدر همّت اوست.
پس باید خواستن و خوب خواستن و جذب کردن را تمرین و تجربه کرد. من از همین امروز شروع کردم شما هم شروع کنید.
یک نکته مهم من در فروم های مربوط به همدردان خودم دیده ام که از موضوعاتی می ترسند و به آنها فکر می کنند. مثلا ترس از دچار شدن به سرطان. بعد این ترس در آنها شکل می گیرد که چون ما از بیماری سرطان می ترسیم پس در نتیجه سرطان را جذب می کنیم. تجربه من اینطور نیست. تجربه من به این شکل است: وقتی فکری در اکثر مواقع ذهن ما را به تصرف خود درآورد، ما را به اعمالی وادار می کند و آن اعمال آهسته آهسته برای ما دستاوردهایی به همراه خواهد آورد.
با وسواس فکری دردسر هایی تولید و جذب می شود ولی نه به این شکل که اگر به سرطان وسواس هستی سرطان بگیری. ولی به هر حال تفکر منفی دردسر به همراه دارد که من و همدردانم درگیر آن هستیم. پس لازم است تا جایی که ممکن است وقت و زمان خودمان را به تفکرات مثبت اختصاص بدهیم و هر فکر منفی را از وجود و ذهنمان حذف کنیم.
  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

یکی از دوستان من برادرش مشکلی جسمی پیدا کرده و متاسفانه به شدت درد می کشد. دوست من الان مدتی است اصلا حال خوبی ندارد. به هم ریخته و عصبی است و اصلا به خودش نمی رسد.

چرا اینطور می شویم؟ واقعیت این است که وقتی یکی از نزدیکان ما دچار مشکل می شود احتمال بیماری ما نیز زیاد است. خصوصا کسانی مثل من که از اختلالات اضطرابی رنج می برند.

در اینگونه مواقع ما چند مشکل پیدا می کنیم. اول مشکلی که داریم این است که برای فرد بیمار ناراحت هستیم. این ناراحتی طبیعی است ولی به هر حال ما را قدری دچار افسردگی می کند. ولی به نظر من مشکلی ایجاد نمی کند شاید هم قدری برای ما مفید باشد چرا که سبب می شود از خودمان خارج شویم و قدری به فکر دیگران باشیم.

ولی گاهی اوقات ما فکر می کنیم که باید مثل کسی که بیمار است و رنج می برد، رنج ببریم. منظور این است ما از اینکه فرد بیمار ناراحتی جسمی دارد و ما ناراحتی جسمی نداریم شاکی هستیم و سعی می کنیم ما هم به اندازه او زجر بکشیم. و این کاری است که باید به شدت از آن دوری کرد.

هر گاه یکی از نزدیکان ما دچار مشکل است ما باید بیش از پیش به فکر سلامتی خودمان باشیم. سعی کن تا جایی که ممکن است خوابت، خوراکت و حتی اگر ممکن است تفریحت سر جایش باشد. سعی کن جسمی و روانی به خودت برسی. می پرسی چرا؟

جواب کاملا مشخص است. فرد گرفتار به کمک تو نیاز دارد و تو باید سعی کنی حداکثر آمادگی جسمی و روانی را جهت حمایت از او در خودت ایجاد کنی.

اگر برادر تو توی یک چاله افتاده باشد چکار می کنی. خوب معلوم است یک جای محکم کنار چاله پیدا می کنی. خودت را به آن جای محکم می بندی و بعد سعی می کنی دستت را دراز کنی و دست برادرت را بگیری و او را از آن چاله خارج کنی. ولی برخی از ما وقتی می بینیم برادرمان توی چاله افتاده خودمان را هم با کله داخل چاله می اندازیم. اینقدر غم و غصه و نارحتی برای خودمان ایجاد می کنیم که آهسته آهسته ما هم باری می شویم بر روی دوش دیگران.

راه درست این است که خودت را قوی کنی و در مواقع بحرانی خودت را در بهترین حالت آمادگی قراردهی و در شرایط خوبی دست کسی که به کمک نیاز دارد را بگیری.

  • امید نشاط آور