راه نشاط

خدایا کمک کن، در اوجی که حق من است پرواز کنم.

راه نشاط

خدایا کمک کن، در اوجی که حق من است پرواز کنم.

سلام خوش آمدید. من یک مرد چهل و پنج ساله هستم و شکر خدا در حد خود موفق. متاهل و دارای دو فرزندم. تحصیل کرده هستم. در یک اداره دولتی کارمی کنم و کار آزاد کوچکی هم دارم. تدریس هم یکی از کارهایی است که انجام می دهم. در طول بیش از بیست سال تدریس، کلاس های من بیش از پنج هزار شرکت کننده داشته است. تدریس من در زمینه مباحث مدیریتی است.
من دچار مشکل اختلال اضطرابی و به طور دقیق تر وسواس فکری هستم که البته در حد متوسطی مرا می آزارد نه خیلی شدید و نه خیلی خفیف ولی سابقه زیادی دارم شاید حدود چهل سال سابقه وسواسی که البته گاهی آزارش بیشتر بوده و گاهی خیلی خفیف. می خواهم بوسیله نوشتن آرامش داشته باشم، تبادل تجربه کنم و سکویی برای پرواز خود و شاید هم همدردی دیگر ایجاد کنم. پس نه ادعا مشاوره دارم و نه چیزی از پزشکی می دانم. نامی که انتخاب کرده ام مستعار است. در حقیقت دوست دارم امید باشم و برای خودم و دیگران و نشاط آور. پس هر گونه تشابه اسمی تصادفی است.

آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

اگر در دنیای فکر فرو رفته اید و این افکار دارد شما را مضطرب، نگران یا غمگین می سازند، به هر قیمتی که شده از فکر خارج شوید. من نمی دانم چکار میکنید. هر کاری که می خواهید بکنید فقط از فکر خارج شوید. به هیچ عنوان در فکر نمانید. منظورم فکرهایی است که شما را نگران یا غمگین می کند. اگر مشکلی دارید برای آن راهکاری پیدا کنید و برای اجرا آن برنامه ریزی کرده و اجرا کنید و اگر فعلا کاری از دستتان بر نمی آید خودتان را سرگرم کنید. همیشه لیستی از کارهایی که باید انجام دهید آماده داشته باشید.

یکی از کارهایی که من به آن متوسل می شوم، حل جدول است. البته با موبایل که همیشه همراهم باشد. اگر موبایل شما سیستم عامل اندروید دارد می توانید برنامه جدولانه را بوسیله نرم افزار «بازار» دانلود کنید. گاهی شده اصلا حال خوبی نداشته ام یک ساعت یا حتی بیشتر فقط جدول حل کرده ام تا به حال عادی برگشته ام. بدترین کار برای ما، در فکر ماندن است.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

به نظر من این موضوع یک ابزار بسیار مهم و ساده است. وقتی فردی دچار وسواس عملی است مثلاً خیلی در خصوص نجاست و شستشو وسواسی می کند به او توصیه می شود مانند سایر مردم عمل کند. در خصوص وسواس فکری هم همینطور، مثلاً فردی که دائماً دچار این ترس و اضطراب است که ممکن است ایدز بگیرم یا دچار سرطان شوم و غیره باید به خود بگوید من با سایرین که اصلاً نگرانی ندارند و براحتی زندگیشان را میکنند چه فرقی دارم؟ 

وقتی دقت کند، می فهمد که انسان های زیادی هستند که شرایط او را دارند و بدون هیچ اضطرابی دارند زندگی میکنند. در این شرایط فرد متوجه می شود در حقیقت خطری او را را تهدید نمی کند بلکه او دچار اضطرابی بیمارگونه است و باید برای این اضطراب و وسواس، راهی پیدا کند. 

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

خیلی ساده است، فرض کنید شما در خانه خود هستید و فکر می کنید داخل کوچه یک خرس خطرناک منتظر شما است و  وقتی شما بیرون بروید به شما آسیب می زند. 

خوب این یک فکر است و وجود خارجی ندارد. ولی چون شما فکر می کنید که وجود دارد، پس برای شما وجود دارد و شما را می‌ترساند. فردی که دچار وسواسی شده، میترسد البته این وسواس یک وسواس فکری است ولی به هر حال او مضطرب است. 

البته به نظرم یک نکته مهم وجود دارد و آن نکته این است که هر کس هر چقدر هم در فکرش احساس خطر کرده و وسواسی کند باز هم می داند حقیقت چیز دیگری است. درست مانند آب که حقیقت است و کف روی آب که افکار دردسر ساز یک فرد وسواسی است. 

اینکه فرد وسواس بپذیرد که وسواس است و بیشتر مشکل مال فکر اوست و در واقعیت یا اصلا مشکلی ندارد یا مشکلش اصلا چیز مهم نیست، یک پروسه زمان بر است. 

بسیاری از افراد وسواس، توان پذیرش این موضوع را ندارند. وقتی بتوانند این موضوع را قبول کنند می توانند برای درمان خود از سایرین کمک بگیرند. بسیاری از افکاری که روزها، هفته ها، ماه ها و سالها عمر یک فرد وسواس را هدر می دهد و موجبات سختی کشیدن اوست، اگر برای یک فرد سالم گفته شود باعث خنده او می شود.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

همدرد سلام.

شکر می کنم. به نظر من شکر سکوی پرش است. درست مانند هواپیما که نیاز به فرودگاه دارد. الهی شکر. ولی نمی خواهم اینطور بمانم حق من چیز دیگری است. تو هم همینطور. خداوند به ما توانایی های داده است که بتوانیم بیشتر از این هایی را که داریم بدست آوریم. واقعیتی که وجود دارد این است که ما هر کدام توانایی های بسیار زیادی داریم که تا پایان عمر استفاده نشده باقی میماند.  افرادی که توانسته اند از توانایی خود استفاده کنند شاهد گفتار من هستند.  

من هم مثل خیلی های دیگر آنطور که باید و شاید رشد نکردم. اضطراب و و سواس هم تاثیر منفی خودش را داشته است. کارهای زیادی انجام داده ام و لذت های زیادی از زندگی برده ام. ولی توانایی بالقوه زیادی دارم که دست نخورده باقی مانده است، پس از همین حالا شروع میکنم و با توکل بر خدا قدم به قدم پیش میروم. 

مطالبی که ذکر شده تجربه های من است و حالاتی که دارم را بیان می کنم و تجربیاتی که دارم را ذکر می کنم. شاید درست باشد شاید اشتباه و شاید قابل استفاده باشد شاید هم نه. به هرحال من نوشتن را دوست دارم و اگر همدردی پیدا شود و با من ارتباط برقرار کند بسیار خوشحال می شوم. 

من اصلاً نمی خواهم بدانم شما به چه چیزی حساس هستید یا به چه چیزی وسواسی میکنید و اصلا دوست ندارم بدانم دارو مصرف می کنید یا نه.  همین قدر که از اضطراب رنج میبرید همدرد من هستید. مشکل ما اضطراب و ترس است و اصلا فرقی نمی کند از چه چیز می ترسیم. و اگر این را بفهمیم اصلی ترین مشکل ما خود ترس است، نیمی از مشکل ما حل شده است.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

اضطراب و آرامش.

سه شنبه گذشته بعد از ظهر در محل کارم کار می کردم، به شدت مضطرب شدم. خانمم روزه بود نتوانست درست و حسابی افطار کند. هر طور بود کار را به جایی رساندیم و تعطیل کردیم. دو تا بچه دارم، بچه را برداشتم با خانم چهار نفری رفتیم دور زدیم با پراید.

قدری آرام شدم مستقیم رفتم خانه مامان، جا انداختم کنار بخاری یک دو ساعتی دراز کشیدم حالم خوب شد پاشدم رفتم خانه. 

خاطره خوبی شد هر چند شروع بدی داشت.

  • امید نشاط آور