یک مشکل بسیار بزرگی که امثال من دارند این است که از آزمایش کردن می ترسند. می دانم سخت است ولی ما باید این ریاضت را تحمل کنیم که راه حل های مختلفی را که به ممکن است به ما کمک کند امتحان کنیم.
هدف رسیدن به سلامتی است و بعد از سکوی سلامتی پرواز به اوج. به نظر من، همه ما باید جستجو کنیم که چه کارهایی به ما کمک می کند. البته گاهی همان چیزی که حال ما را خوب می کند می تواند وسیله باشد برای حرکت ما به تعالی و کشف استعداد. مثلا همین نوشتن به من خیلی حال می دهد. هم حالم را خوب می کند هم سبب می شود خودم را در اینکار بسنجم.
بعد از ظهر می خواهم بروم به یک مجتمع ورزشی شاید بتوانم ورزشی که مورد علاقه ام است را پیدا کنم. پیاده روی را مخصوصا با خانواده دوست دارم ولی دویدن را نه. گاهی اوقات یک کوه کوچک را هم بالا می روم ولی جدیدا به این فکر افتاده ام که ورزشی پیدا کنم که هم مفرح باشد هم باعث تحرک شده و مزایا ورزش را داشته باشد. مثلا چند بار رفتم کلاس پینگ پونگ بد نبود. حتی توی فکر بودم یک میز پینگ پونگ بگیرم و با بچه ها بازی کنیم. البته مشکل جا داریم. به هر حال اگر خدا بخواهد می روم تا ببینم چی می شود.