انسان برای روزمرگی ساخته نشده است. انسان ساخته نشده که بخورد بخوابد و کار کند. انسان باید امروزش با فردایش تفاوت کند. باید خودش تفاوت کند نه مال و اموالش و ماشینش. اگر چنین نکند توانمندی هایش هدر می رود و همان استعداد ها و توانمند ها ست که او را می آزارد.
اعتقاد من این است که وسواس فکری نشان دهنده استفاده نا مناسب از توانمندی های فکری است. توان تحلیل، استعداد رویا پردازی و تفکر، وقتی در خدمت تکامل من نباشد در راه آزار من فعال می شود.
شهید مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام بخش کار و تمرکز قوّه خیال صفحه 275» فرموده است:
«انسان یک نیرویی دارد و آن این است که دائماً ذهن و خیالش کار میکند. وقتی که انسان درباره مسائل کلی بهطور منظم فکر میکند که از یک مقدمهای نتیجهای میگیرد، این را میگوییم تفکر و تعقل. ولی وقتی که ذهن انسان بدون اینکه نظمی داشته باشد و بخواهد نتیجه گیری کند و رابطه منطقی بین قضایا را کشف نماید، همینطور که تداعی میکند از اینجا به آنجا برود، این یک حالت عارضی است که اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:
النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک..
یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمیشود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم میکنم، اگر روی طاقچهای یا در جعبهای بگذارم طوری نمیشود. ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش میخواهد وادار میکند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز میشود؛ در رختخواب فکر میکند، در بازار فکر میکند، همینطور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه میکشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود میکشد و جذب میکند و به او مجال برای فکر و خیال باطل»
کتاب از سایت «بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مرتضی مطهری» قابل دریافت است.