راه نشاط

خدایا کمک کن، در اوجی که حق من است پرواز کنم.

راه نشاط

خدایا کمک کن، در اوجی که حق من است پرواز کنم.

سلام خوش آمدید. من یک مرد چهل و پنج ساله هستم و شکر خدا در حد خود موفق. متاهل و دارای دو فرزندم. تحصیل کرده هستم. در یک اداره دولتی کارمی کنم و کار آزاد کوچکی هم دارم. تدریس هم یکی از کارهایی است که انجام می دهم. در طول بیش از بیست سال تدریس، کلاس های من بیش از پنج هزار شرکت کننده داشته است. تدریس من در زمینه مباحث مدیریتی است.
من دچار مشکل اختلال اضطرابی و به طور دقیق تر وسواس فکری هستم که البته در حد متوسطی مرا می آزارد نه خیلی شدید و نه خیلی خفیف ولی سابقه زیادی دارم شاید حدود چهل سال سابقه وسواسی که البته گاهی آزارش بیشتر بوده و گاهی خیلی خفیف. می خواهم بوسیله نوشتن آرامش داشته باشم، تبادل تجربه کنم و سکویی برای پرواز خود و شاید هم همدردی دیگر ایجاد کنم. پس نه ادعا مشاوره دارم و نه چیزی از پزشکی می دانم. نامی که انتخاب کرده ام مستعار است. در حقیقت دوست دارم امید باشم و برای خودم و دیگران و نشاط آور. پس هر گونه تشابه اسمی تصادفی است.

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وسواس فکری» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خیلی ترسناک است کسی که دچار نشده درک نمی کند. ما می ترسیم و به سختی می افتیم. روزهای هفته های ماهها. برخی از ما می رویم تو قالب آدم بیمار و جدی فکر می کنیم از آن دسته هستیم. 

بیماری های مختلفی ما را حساس می کند. بیماری قلبی، سرطان، ایدز و ... بعد می ترسیم. تو اینترنت سرچ می کنیم. دایما خودمان را وارسی می کنیم. از افراد مختلفی سوال می کنیم. گاهی حتی می ترسیم دکتر برویم. اگر هم دکتر برویم تا وقتی آزمایش بدهیم و جواب آزمایش را بگیریم و بفهمیم که چیزی مان نیست پدر خودمان را در می آوریم. بعضی وقتها به آن هم اعتماد نمی کنیم.

ولی وقتی می فهمیم که وسواس هستیم و دنبال درمان می رویم  و وسواسی ما بهبود پیدا می کند، می فهمیم که این چیزی که ما از آن می ترسیدیم یک موجود ترسناک بوده، بزرگ و ترسناک ولی در واقعا بادکنک بوده که وقتی سوزن به آن می خورد، می ترکد و اصلا وجود خارجی ندارد.

این سوزن همان افکار مثبت و درست است که باید آنها را در خود توسعه دهیم. باید سعی کنیم از هر چه فکر منفی و اضطراب آور است از خود دور کنیم.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

بسیار بسیار مهم است که ما سرگرم باشیم. اصل مهم این است که به هیچ عنوان در فکرهای منفی نمانیم. وقتی وسواس فکری خیلی سر به سر ما می گذارم در حقیقت بخشی از فکر ما بوسیله افکار منفی و اضطراب آور اشغال شده است. ولی خوشبختانه خارج شدن از این حالت ممکن است.

یک قائده بسیار امید بخش برای ما وجود دارد و آن قائده این است یک انسان در یک زمان نمی تواند روی بیشتر از یک موضوع، تمرکز کند. منظور این نیست که در یک زمان نمی توان بیشتر از یک کار انجام داد بلکه منظور تمرکز است. مثلا ما می توانیم همزمان پیاده روی کنیم و موسیقی گوش کنیم، چون پیاده روی به تمرکز احتیاج ندارد ولی نمی توانیم همزمان، یک مطلب علمی را گوش کنیم و یک کتاب علمی را بخوانیم زیرا هر دو این کارهای به تمرکز نیاز دارد.

خوب حالا این قائده چگونه به درد ما می خورد. فرض کنید ذهن، درگیر افکار منفی است و ما بوسیله وسواس فکری آزار می بینیم. این آزار اضطراب ایجاد کرده و خود اضطراب عامل افکار منفی است. در قدم اول ما چرخه را می شکنیم. بوسیله چیزی که حتی اگر شده برای لحظاتی ما از افکار منفی دور کند و نقطه تمرکز ما را تغییر دهد. با یک نفر حرف بزنید، یک کلیپ خنده دار ببییند، تلویزون روشن کنید، رادیو گوش کنید، یا هر کاری که نیاز به تمرکز دارد. البته توجه کنید که آن کار باید نیاز به تمرکز داشته باشد. در قدم اول اصلا به مفید بودن آن توجه نداشته باشید.

البته بگویم راحت نیست باید قدری به خودت فشار بیاوری ولی اینکار را بکن. از جا بکن و شروع کن، بارها گفته ام برای من نوشتن خیلی جواب می دهد. من قبل از اینکه این وبلاگ را شروع کنم حدود یکسال خاطره نویسی می کردم. شاید حدود صد صفحه فقط خاطره نوشته ام.

اگر موفق بشوید قدری از اضطراب خود بکاهید اطمینان داشته باشید قدرت افکار منفی کاهش پیدا می کند و حالا چرخه ای شروع می شود که اجبارا شما را به سوی بهبودی سوق می دهد.

به نظر من در این مرحله فقط باید هدف این باشد که نقطه تمرکز تغییر کند. و کاری که پیش می گیرید لازم نیست مفید باشد همین که افکار شما را تغییر می دهد خوب است. البته بسیار عالی می شود اگر از آن کار لذت هم ببرید. مثلا اگر وقتی یک فیلم کمدی که مورد علاقه شما است نگاه می کنید، تاثیر آن در تغییر افکار شما دو چندان است.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

خیلی ساده است، فرض کنید شما در خانه خود هستید و فکر می کنید داخل کوچه یک خرس خطرناک منتظر شما است و  وقتی شما بیرون بروید به شما آسیب می زند. 

خوب این یک فکر است و وجود خارجی ندارد. ولی چون شما فکر می کنید که وجود دارد، پس برای شما وجود دارد و شما را می‌ترساند. فردی که دچار وسواسی شده، میترسد البته این وسواس یک وسواس فکری است ولی به هر حال او مضطرب است. 

البته به نظرم یک نکته مهم وجود دارد و آن نکته این است که هر کس هر چقدر هم در فکرش احساس خطر کرده و وسواسی کند باز هم می داند حقیقت چیز دیگری است. درست مانند آب که حقیقت است و کف روی آب که افکار دردسر ساز یک فرد وسواسی است. 

اینکه فرد وسواس بپذیرد که وسواس است و بیشتر مشکل مال فکر اوست و در واقعیت یا اصلا مشکلی ندارد یا مشکلش اصلا چیز مهم نیست، یک پروسه زمان بر است. 

بسیاری از افراد وسواس، توان پذیرش این موضوع را ندارند. وقتی بتوانند این موضوع را قبول کنند می توانند برای درمان خود از سایرین کمک بگیرند. بسیاری از افکاری که روزها، هفته ها، ماه ها و سالها عمر یک فرد وسواس را هدر می دهد و موجبات سختی کشیدن اوست، اگر برای یک فرد سالم گفته شود باعث خنده او می شود.

  • امید نشاط آور
  • ۰
  • ۰

همدرد سلام.

شکر می کنم. به نظر من شکر سکوی پرش است. درست مانند هواپیما که نیاز به فرودگاه دارد. الهی شکر. ولی نمی خواهم اینطور بمانم حق من چیز دیگری است. تو هم همینطور. خداوند به ما توانایی های داده است که بتوانیم بیشتر از این هایی را که داریم بدست آوریم. واقعیتی که وجود دارد این است که ما هر کدام توانایی های بسیار زیادی داریم که تا پایان عمر استفاده نشده باقی میماند.  افرادی که توانسته اند از توانایی خود استفاده کنند شاهد گفتار من هستند.  

من هم مثل خیلی های دیگر آنطور که باید و شاید رشد نکردم. اضطراب و و سواس هم تاثیر منفی خودش را داشته است. کارهای زیادی انجام داده ام و لذت های زیادی از زندگی برده ام. ولی توانایی بالقوه زیادی دارم که دست نخورده باقی مانده است، پس از همین حالا شروع میکنم و با توکل بر خدا قدم به قدم پیش میروم. 

مطالبی که ذکر شده تجربه های من است و حالاتی که دارم را بیان می کنم و تجربیاتی که دارم را ذکر می کنم. شاید درست باشد شاید اشتباه و شاید قابل استفاده باشد شاید هم نه. به هرحال من نوشتن را دوست دارم و اگر همدردی پیدا شود و با من ارتباط برقرار کند بسیار خوشحال می شوم. 

من اصلاً نمی خواهم بدانم شما به چه چیزی حساس هستید یا به چه چیزی وسواسی میکنید و اصلا دوست ندارم بدانم دارو مصرف می کنید یا نه.  همین قدر که از اضطراب رنج میبرید همدرد من هستید. مشکل ما اضطراب و ترس است و اصلا فرقی نمی کند از چه چیز می ترسیم. و اگر این را بفهمیم اصلی ترین مشکل ما خود ترس است، نیمی از مشکل ما حل شده است.

  • امید نشاط آور